دلنوشته
سلام وروجک تو دلی من
خوب داری واسه من دلبری میکنی خانومم
روز به روز لگد هات داره قوی تر و محکم تر میشه و من از این بابت حسابی خوشحالم
بعضی شب ها موقع خواب همچین لگد میزنی که با خودم میگم الانه که بیایی بیرون
کارم به جایی رسیده که وقتی لگد محکم میزنی از شدت خوشحالی جیغ میکشم و اشک میریزم
یواش تر مامانی . من مادرم
اینقدر با لگد زدن هات ذوق مرگم نکن تا روز موعود نرسه من و تو نمیتونیم همدیگرو ببینیم.
تحمل کن میدونم جات تنگه
اما وعده دیدار نزدیک است فقط روز دیگه مونده
این روزا حسابی نفس تنگی گرفتم و تا یه کم کار میکنم به هن هن میوفتم عین این خانم های پیرزن()
خلاصه یه اوضاعه افتضاحی دارم که بیا و ببین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی