نوروز 93
خدا رو شکر یه فرصتی پیدا شد بیام اینجا
دو ماهه که نیومدم، تو این دو ماه کلی اتفاق افتاده ، هر چند همشو نمیشه گفت ، اما مهم ها رو بهت میگم
اوایل اسفند اوضاعم خیلی خراب شد و کارم کشید به بیمارسان و کورتاژ واسه همین یه کمی ازت دور بودم
وقتی اومدم خونه دیگه ول کنم نبودی و بیشتر از قبل بهم وابسته شدی به حدی که دیگه غذا نمی خوردی
فقط و فقط شیر
کم کم رسیدیم اخرای اسفند و خونه تکونی، در همه حال کمکم میدادی همش یه دستمال دستت میگرفتی به همجا میکشیدی
امسال دومین عیدی بود که کنارمون بودی ،عید خوبی بود و شما هم حسابی شیطون
باباجون تو عید رفت کربلا و فردا میاد ١ ماهه که رفته و دلمون حسابی براش تنگیده
راستی دیروز هم روز مادر بود و من در دومین سال مادر بودن یه کادو خوشگل از طرف شما و بابا گرفتم
قبل از ازدواجم وقتی روز مادر میشد و مامانم میگفت بهترین هدیه امروز برای من وجود شماست فکر میکردم
تعارف میکنه اما حالا که مادر شدم میفهمم واقعا وجودت و سلامتیت برای من بهترین هدیه است
حالا بگم از کارای خودت:
همچنان عاشق اب و اب بازی و حمام
قاتل ظرف و ظروف خونه، یعنی خسته ام کردی با این کارت همش تو اشپزخونه و تو کابینت
جدیدا میری در یخچال و باز میکنی و میشینی تو یخچال بعد هم در یخچال و میاری جلو که بسته بشه
یه سری از کتاباتو که خوردی منم مجبور شدم از دم دستت بردارم
اه یادم رفت قاتل انتن ADSL هم هستی چند روز پیش رفتی انتن رو کندی و اومدی در یخچال رو باز کردی و
انتن رو انداختی تو ظرف ماست
اینم از دایره لغاتت:
ای لا : I LOVE YOU
اپ: اب یا هر چیز خوراکی
پَ پَ : شیر
اخ: اخ
بابا: بابا
منه منه: وقی یه چیزی میخواهی
عزی:عزیز
عییی:علی
ابو:الو
آبده: بده
تیه:کیه
واسه خودت کلی حرف میزنی اما من فقط همین ها رو میفهمم