هلیای مامانهلیای مامان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

♥دل نوشته هایی برای دخترم♥

حرف هایی با فرزندم

1391/4/28 18:24
نویسنده : مامان عاشق
423 بازدید
اشتراک گذاری
فرزند عزیزم :

آن زمان که مرا پیر و ازکار افتاده یافتی،

اگر هنگام غذا خوردن لباس...هایم را
 
کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را
 
بپوشم

 اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده

 است صبور باش و درکم کن

 یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور

 میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض

 کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور

 میشدم بارها و بارها داستانی را برایت

 تعریف کنم...

وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا

 سرزنش و شرمنده نکن

 وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر

 وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه م یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو

 وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین

 قدمهایت را کنار من برمیداشتی....

 زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..

 روزی خود میفهمی

 از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نشو

 یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم

 کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نایسل خانم
1 مرداد 91 19:41
اره عزیزممم هر چی خدا بخواد
نایسل خانم
1 مرداد 91 19:41
وای اینقدر حال داد با این سبد چرخ دارا کلی حال کردم
بابا جون یسری
6 مرداد 91 14:41
دلنوشته های قشنگی دارید خوشحال میشم دلنوشته هایی رو هم ، که من برای دختر گلم نوشتم رو بخونید و نظر بدین . یا علی