هلیای مامانهلیای مامان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

♥دل نوشته هایی برای دخترم♥

اندر احوالات مهراسای مامان در 30 هفتگی

جنین: در این هفته جنین سی هفته ای است. بدن جنین دیگر مانند گذشته به سرعت رشد نمی کند، اما مغزها هنوز به رشد سریع خود ادامه می دهند. وقتی که چین خوردگی های جدیدی در سطح مغز به وجود می آید، اندازه ی جمجمه و دور سر افزایش می یابد. تعداد رابطهای (سیناپس) عصبی به تعداد بسیار زیادی افزایش می یابد. موها درشتتر می شوند و ناخنهای دست و پا حالا آماده است. موهای جنینی حالا در قسمت کمی از بدن جنین وجود دارد. مژهها و ابروها بلند می شوند. حالا جای جنین آنقدر در شکم مادر تنگ است که جنین به سمت پاهایش خم شده است که به آن حالت جنینی می گویند. در زیر پوست جنین چربی بیشتری جمع می شود و کم کم جنین چهره ی یک نوزاد تازه به دنیا آمده را به خود می گیرد. (همش د...
24 آبان 1391

بالاخره اومدن

سلام به دختر 7 ماهه من ببخش مامانی که چند وقت نتونستم وبلاگت رو اپ کنم اخه مامانی اینا بالاخره اومدن  و من همش اونجام و همش مهمون داری خلاصه اینکه تازه امروز وقت کردم یه سر به وبلاگت بزنم گل دختر من بالاخره چند روز پیش تخت و کمدت رسید و ما چیندیم تو اتاقت و مامان تنبلت حالا حالا ها وقت میخواد تا اتاق نفسش رو تمیز و مرتب بچینه راستی بگم از قسمت خوبه سفر مامانی اینا یعنی سوغاتی ها................ مامانی برات یه چند دست لباس اورده که من خیلی خوشم اومد امیدوارم تو هم خوشت بیاد و به شادی تنت کنی سوغاتی ها رو میزارم ادامه مطلب   ...
24 آبان 1391

اخبار روزانه

  سلام به تک دختر مامان حال و احوالت چطوره گل دختر؟ خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟ بزار تند تند خبرا رو بهت بگم تا یادم نرفته (مامان حواس پرت ) اول اینکه پنجشنبه گذشته تخت و کمدت رسیده اما جناب اقای پدر به علت نداشتن وقت هنوز نرفته دنبالشون   دوم اینکه قراره جمعه رنگ کار بیاد اتاقت رو رنگ بزنه سوم اینکه کم کم سفر مامانی اینا داه تموم میشه و دوشنبه اینده بعد از 34 روز میان چهارم اینکه دیشب اولین ترک رو روی شکمم دیدم و کلی خوشحال شدم  (اولین باره از ترک خوردن شکمم احساس رضایت میکنم ) پنجم اینکه بابا داره هر روز بی تاب تر میشه برا دیدنت  هی غر میزنه میگه چقدر روزا دیر میگذره و اخرین خبر اینکه بابا یه نرم افزار ت...
10 آبان 1391

دلهره زایمان

سلام مهر مامان خوبی نفسم؟ حال و روزت چطوره؟ به نظر میاد خوب باشه  اخه شکم منو کج و کوله کردی تو با این ورجه وروجه کردنات خانوم گل من امروز وارد هفته 28 شدی خیلی به اخر راه نمونده اما من ................... از قبل از اینکه حامله بشم همش به فکر زایمان طبیعی بودم (مامان شجاع ) همه از زایمان طبیعی میترسن اما من از سزارین حالا هم این حرف ها به کنار.... این منابع امید اطرافیان خجالتمون داده همه به جای اینکه تشویقم کنم به زایمان طبیعی منو بیشتر میترسونند (فک و فامیله داریم؟؟!! )  تنها کسی که منو تشویق به زایمان طبیعی میکنه مامانیه با اینکه خودش سزارین شده بقیه میگن سزارین بهتره کمتر درد میکشی و از این حرفا.....
4 آبان 1391

تولد بابایی

سلام نفسم دخملی امروز تولد بابایی هستش  بابایی یه سال پیر تر شد کلی براش سورپرایز دارم اول کیک تولدشه که از طرف جنابعالی سفارش دادم  گفتم روش بنویسن " بابایی تولدت مبارک " بعدی کادو تولدشه که یکی از طرف تو یکی هم از طرف خودم از طرف تو میخوام لبخندتو بهش هدیه کنم   اخه دیشب رفته بودم دکتر اونم سونوم کرد فیلمشم بهم داد (ذوق مرگ ) الهی مامان فدات بشه داشتی برام لبخند میزدی   ...
1 آبان 1391

روز های انتظار

سلام نفسمممم بالاخره روز های اتنظارمون 2 رقمی شد حالا فقط   روز مونده تا دیدارمون باورم نمیشه داریم هر روز بهم نزدیکتر میشیم این روزا وقتی تکون میخوری دستمو میزارم رو شکمم تا بیشتر حست کنم و چه حس شیرینیه. تکون خوردن یه فرشته همین الان هم در حال ورجه وروجه کردنی الهی فدات بشممممممم ...
25 مهر 1391