کلی خبررررر
دختر گلم ببخشید که دیر به دیر وبت رو اپ میکنم اخه حسابی سرگرم تو و کارهاتم.
ماشالا حسابی شیطون و شلوغ شدی و اجازه نمیدی از کنارت تکون بخورم
اخه وقتی از جلو چشات ناپدید میشم خونه رو میزاری رو سرت
زمانی که وارد 4 ماهگی شدی کلا از این رو به اون رو شدی . شیر نمیخوردی نمیخوابیدی و همش غرغر میکردی
بردمت دکتر و اونم گفت وقتی بچه ها وارد 4 ماهگی میشن یه حالاتی از این قبیل دارن که ما بهش میگیم اعتصاب
شیر درستی که نمیخوری همش هم داری غر غر میکنی و حسابی ضعیف شدی
تو این ماه برای اولین بار یه خنده بلند کردی (ظهر 15 اردیبهشت خونه مامانی. زمانی که مامانی داشت باهات بازی میکرد)
30 اردیبهشت هم برا اولین بار کاملا غلت زدی
حالا که تقریبا پایان 4 ماهگیته وقتی باهات میحرفم جیغ بلند میکشی و به قشنگی غلت میزنی.
چند روز پیش هم اقاجون عمل قلب کرد و حال هم خدا رو شکر بهتره.
پدر گرامی هم سرگرم امتحاناتشه و تو این هفته فقط یک شب پیشمونه
روز پدر هم که چند روز پیش بود و بابا پیش ما نبود اما کادوش محفوظه
فکر کنم هرچی خبر بود گفتم
حالا بریم سر وقت عکسا: